هر وقت که با تمام وجودم احساس خوشبختی می کنم و معیار خوشبختی رو کنار هم میزارم و خودم رو باهاش تطبیق میدم و شدیدا سر مست از این احساسات و انرزی خوبم

و امااااااااا........

یه سری واقعیت ها تالاپی میزنه پس کله ام که میگه:

ای خوش خیال خنگول

سرتو مثل کبک کردی زیر برف که چی

خاک بر اون سرت کنن

.....

ولی با تمام وجودم این حس رو دوست دارم...حتی اگه پوشالی باشه!